باورهای غلط در نظام تمامیت خواه( ایران)
اولاً هرگز اعتراف نمی کنید که این نظام خیالی است همواره تاکید می کنید که نظم حافظ اجتماع واقعیت عینی و آفریده خدایان بزرگ یا قوانین طبیعت است.
انسانها برابر نیستند نه به خاطر اینکه حمورابی گفته است بلکه به این دلیل که انلیل و مردوک مقرر داشتند. انسان ها برابرند نه به این دلیل که توماس جفرسون گفته است بلکه چون خدا آنها را اینگونه آفریده است. بازار آزاد بهترین نظام اقتصادی است نه به این دلیل که آدام اسمیت گفته است بلکه به این دلیل که قانون تغییر ناپذیر طبیعت است.
همچنین مردم را عمیقاً از لحاظ دینی آموزش میدهید. از لحظه ای که متولد میشوند، به طور مداوم اصول نظم خیالی را که در همه چیز این دنیا ریشه دوانده است به آنها گوشزد میکنیم نقطه این اصول در قصه های جن و پری در نمایشنامه ها و در نقاشی ها نغمه ها در آداب و معاشرت و تبلیغات سیاسی در معماری و دستورالعمل غذا سوق داده شدند.
اکثر مردم نمیخواهند بپذیرند که نظم حاکم بر زندگی شان خیالی است اما در حقیقت هر کسی در یک نظم خیالی از قبل موجود متولد می شود و خواسته هایش از زمان تولد بر اساس اسطوره های حاکم شکل میگیرد. در نتیجه ، امیال و خواسته های ما مهمترین توجیه برای نظم خیالی می شوند.
مصرف گرایی می گوید برای رسیدن به شادکامی باید تا آنجا که می توانیم کالاها و خدمات گوناگون را مصرف کنیم. اگر احساس میکنیم چیزی کم است ، یا آنطور که میخواهیم نیست ،احتمالا باید کالایی بخریم یا از خدمات خاص استفاده کنیم هر آگهی تبلیغاتی تلویزیونی افسانه کوچک دیگری است درباره رابطه زندگی بهتر با استفاده از این یا آن کالا و خدمات.
من حتی اگر با تلاش و خارقالعاده موفق شوم آرزوهای شخصیم را از قید نظم خیالی برهاندم ، باز فقط یک نفر هستم. برای تغییر نظم خیالی باید میلیون ها ناشناس را متقاعد کننم تا با من همکاری کنند. زیرا نظم خیالییک نظم ذهنی موجود در تخیل من نیست بلکه نظمی بین الا ذهانی است که در تخیل مشترک هزاران و میلیونها نفر جایی دارند.
به همین شکل ،دلار و حقوق بشر و ایالات متحده آمریکا در تخیل مشترک میلیاردها نفر وجود دارد و فرد واحدی نمیتوان وجود آنها را تهدید کند. اگر من به تنهایی از اعتقاد خود به دلار یا حقوق بشر یا ایالات متحده آمریکا دست بکشم ، اهمیت چندانی نخواهد داشت. این نظم ها خیالی بین الا ذهانی هستند
بنابراین اگر بخواهیم آنها را عوض کنیم ناگزیریم که همزمان آگاهی میلیاردها نفر را تغییر دهید ، که طبعا کار ساده ای نخواهد بود. تغییر به این بزرگی فقط میتواند به کمک سازمان های پچیدهای مثل حزب سیاسی یا جنبش علمی عملی شود. در نتیجه برای تغییر نظم خیالی موجود باید قبل از هر چیز به نظم خیالی جایگزین اعتقاد نداشته باشیم.
در ایران راهی برای خلاصی از نظم خیالی وجود ندارد. وقتی دیوارهای زندان مان را فرو می ریزیم و به سمت آزادی میرویم ، در حقیقت داریم روانه محوطه وسیعتر زندانی بزرگتر میشود .
واین چنین است که دولت ایران با رسوخ به ذهن ملت در رفتا ر وکردارشان تاثیر میگذارد وهمه را وادار به ادامه روند استبداد میکند ان هم با نظر ولایت فقیه و استناد به خداودین.
نویسنده .ع س
ناشران ج ق
ع س