ابراهیم رئیسی، آیت‌الله اعدام

ملا «ابراهیم رئیس‌الساداتی» معروف به ابراهیم رئیسی، که در حال حاضر رئیس قوه قضائیه ایران ، رئیس جمهور ایران ، تولیت آستان قدس رضوی و عضو هیأت‌رئیسه مجلس خبرگان ارتجاع می‌باشد،

در سال ۱۳۳۹ در محله نوغان مشهد به دنیا آمد. بعد از اتمام دوره ابتدایی به حوزه علمیه‌ (جهلیه) مشهد می‌رود. در واقع تحصیلات غیرحوزوی او فقط تا مقطع ششم ابتدایی است. سپس در ۱۵سالگی از حوزه علمیه‌ مشهد به حوزه علمیه‌ قم فرستاده می‌شود.

آخوند رئیسی در هنگام انقلاب درسال ۵۷ هجده ساله بود.او در دوران اوج تحرکات انقلابیون در دهه ۱۳۵۰ فعالیت چندانی جز حضور در برخی تجمع‌ها نداشت و تنها در شهرهای مشهد و قم با برخی آخوندها نشست و برخاست داشت.

بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ اما ابراهیم رئیسی، مسیر متفاوتی را از سر گذراند و خیلی زود در مسیر نزدیکی هرچه بیشتر به هسته اصلی قدرت و ماشین سرکوب در نظام تازه‌تأسیس دیکتاتوری دینی قرار گرفت.

او در نخستین روزهای استقرار رژیم پلید خمینی با دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، عازم این شهر شد و ارتباط وی با مجموعه دادسرای ارتجاع هم از همان‌جا آغاز شد.

در تابستان ۱۳۶۷ و به‌دنبال فرمان خمینی دجال ، بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد و آزادیخواه در زندانهای اوین تهران، گوهردشت کرج و سایر زندانهای رژیم آخوندی اعدام شدند. آخوند ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با آخوند حسین‌علی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران)، آخوند مصطفی پورمحمدی (معاون و نماینده وزارت اطلاعات) و اسماعیل شوشتری (رئیس سازمان اداره زندانها) اعضای کمیته‌ی‌ مرکزی تصمیم‌گیرنده در خصوص این اعدامها موسوم به«هیأت مرگ» بودند. این هیأت از سوی خمینی دجال مأموریت یافته بود تا تکلیف آن دسته از زندانیان سیاسی را که هم‌چنان استوار و پایدار و «سر موضع» بودند، روشن کند.

به این ترتیب، آخوند رئیسی که از ۱۸سالگی در ماشین کشتار رژیم پلید خمینی قرار گرفته بود، در ۲۸سالگی آستین‌ها را بالا زد و به‌عنوان یکی از اعضای ”هیأت مرگ“، یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را در حمام خون فاشیسم دینی نظام آخوندی برعهده گرفت. برخی از بازماندگان آن اعدامها روایت کرده‌اند که آخوند رئیسی را در راهروها و شکنجه‌گاههای زندان دیده‌اند که بدون عبا و عمامه، با لباس راحتی، به کارهای مربوط به اعدامها می‌پرداخت.

.

نام ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از اعضای “هیات مرگ” در اعدام‌های سال ۶۷ در پرونده‌ای سرشار از کشتار ثبت شده است که هنوز باز است و دادخواهی هزاران خانواده پشت آن نهفته است. او همراه با دیگر اعضای هیات مرگ یعنی حسینعلی نیری، حاکم شرع وقت در زندان اوین، مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات در کمیسیون مرگ و مرتضی اشراقی، دادستان تهران، از جمله کسانی است که مسئول اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ به شمار می‌روند

 جریان این اعدام‌ها، طی تنها چند ماه، ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ نفر اعدام شدند.

او پس از سال ۶۷ در سمت های عالی قوه قضائیه فعالیت کرد و از دادستان انقلاب در دوره محمد یزدی به معاون اولی قوه قضائیه در دوره هاشمی شاهرودی رسید و تا پایان دوره اول صادق لاریجانی نیز در این سمت ماند.

در تمام این دوره ها دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از سوی فعالان مدنی و حقوق بشر و همچنین نهادهای بین‌المللی و برخی از دولت‌های غربی به نقض حقوق متهمان، نقض حقوق اقلیت‌ها، اعدام‌های گسترده و گاه بدون طی شدن روال دادرسی منصفانه، فشار بر رسانه‌ها و نقض آزادی بیان و برگزاری دادگاه‌های غیرمنصفانه و صدور حکم براساس اعترافات اجباری متهم بوده است.

او در اواخر دهه ۸۰ خورشیدی که دست و پای تعدادی از دزدان خرده پا با احکام قضایی قطع شد، گفت که قطع دست سارقان بر اساس «حدود الهی» است و اجرای آن «افتخار بزرگ ماست

آیت اللاه منتظری، قائم مقام وقت رهبر جمهوری اسلامی که اختلاف نظر با خمینی موجب عزل او از این سمت شد، در  باره اعدام های سال ۶۷ گفته است: “به نظر من بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده از اول انقلاب تا حالا انجام شده است، این کاری است که به دست شماها انجام شده است… در آینده تاریخ ما را محکوم می‌کند و جزو شمارادرآینده بعنوان جنایتکاران در تاریخ می‌نویسنداﻟ

خانم عبادی در گفت و گو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، به پیشینه ابراهیم رئیسی در دستگاه قضایی ایران و حضور او در هیات قضایی تصمیم گیرنده درباره اعدام‌های سال ۶۷(هیات مرگ) اشاره کرد و گفت که او کارنامه سیاهی در زمینه حقوق بشر دارد.

برنده جایزه صلح نوبل گفت: «دخالت ابراهیم رئیسی در فجایع و کشتار زندانیان سیاسی عقیدتی در دهه شصت از یادها نمی‌رود. زمانی که دسته دسته جوانان را به علت داشتن افکار انتقادی علیه حکومت روانه قبرستان‌ها کردند و حتی حاضر نشدند قبر بسیاری از کشته شدگان را به خانوادهایشان نشان بدهند

.

آری، آخوند رئیسی به‌سادگی اعتماد شایسته خمینی و در قدم بعد عنایت و توجه ویژه خامنه‌ای را به دست نیاورده است. مناصب قضایی رئیسی، کسی که تا مرفق دستش در خون آلوده است به ترتیب بازجو در دادسرای مسجد سلیمان، دادیار در دادستانی کرج، دادستان کرج، دادستان همدان، جانشین دادستان کل انقلاب تهران؛ و پس از قتل‌عام تابستان ۶۷، به ترتیب دادستان انقلاب تهران، رئیس بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضاییه، دادستان ویژه روحانیت، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما و دادستان کل کشور بود. اکنون نیز به حکم خامنه‌ای «تولیت آستان قدس رضوی» را برعهده گرفته است تا پس از عمری کشتار و اعدام و بریدن دست، که به گفته‌ی خودش «از افتخارات او است»، حالا در مسندی بنشینید که دستش برای سرکوب و غارت بازتر است.

A.s

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 1]
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.