چرا ایده «طراحی هوشمند» علمی نیست و از طرف جامعه علمی یک نوع شیادی و کلاهبرداری محسوب می‌شود؟

چرا ایده «طراحی هوشمند» علمی نیست و از طرف جامعه علمی یک نوع شیادی و کلاهبرداری محسوب می‌شود؟

یکی از شگردهای مدافعین ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» برای پوشاندن قامت علمی به مدعیات بی‌اساس آن، تخطئه روشمندی علمی است.

به گزارش انجمن پیشبرد علوم آتئیست‌ها و اگنوستیک‌های ایران، کل این استدلال بر این استوار است که اگر نشان دهیم بعضی گزاره‌های کیهان‌شناسی مثل بیگ‌بنگ، یا تئوری تورم کیهانی، که از توافق و اجماع جامعه علمی برخوردارند آزمون‌ناپذیرند، به شکلی اتوماتیک مدعیات آزمون‌ناپذیر آنها در مورد وجود موجود موهوم و حتی برای خودشان ناشناخته‌ای به نام «طراحی هوشمند» که در واقع نام شیک‌تری برای خدای حفره‌هاست تایید علمی می‌شوند!؟

به عنوان نمونه بر شرط ابطال‌پذیری انگشت می‌گذارند و به نقد فلان دانشمند یا فیلسوف استناد می‌کنند تا برای علمی جلوه دادن ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» که ابطل‌ناپذیر است راه را هموار کنند، در حالیکه به این موضوع توجه نمی‌کنند که نقدهای یادشده یا رد شده‌اند، یا پاسخ داده شده‌اند و حتی اگر هنوز هم نقدی بر شرط ابطال‌پذیری وارد باشد، این شرط همچنان در جامعه علمی با اجماع بالا از معتبرترین اصول فلسفه علم بوده و برای بررسی علمی یا غیرعلمی بودن گزاره‌ها مورد استفاده است.

نمونه دیگر اینکه در لیست کردن مثال‌ها برای گزاره‌های تست‌ناپذیر اشاره به فرضیه‌های چندکیهانی می‌کنند، انگار که چون آنها با آنکه آزمون‌ناپذیراند، علمی محسوب می‌شوند، پس ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» را هم می‌توان علمی حساب ‌کرد! ولی به این توجه نمی‌شود که خود این فرضیه‌ها حتی در بین محافل علمی هم از اجماعی برخوردار نیستند.

از آن مهم‌تر پشتوانه چنین تئوری‌ها و فرضیه‌های علمی یادشده، بسیاری تئوری‌های علمی قبلی آزموده‌شده و استنتاجات و استدلال‌های ریاضیاتی قوی است. برای هر یک از آنها تا بحال کلی مقالات در ژورنال‌های معتبر علمی به چاپ رسیده است. دیگر اهمیت نمی‌دهند و نمی‌پرسند که پشتوانه ایده بی‌اساس و شبه‌علمی «طراحی هوشمند» چیست؟ آیا یک مقاله در تایید آن در یک ژورنال معتبر علمی وجود دارد؟

از این گذشته ابطال‌پذیری و آزمون‌پذیری فقط یکی از شروط علمی بودن گزاره ایست، و در حالت ایده‌آل تمام ۸ شرط زیر برای علمی بودن یک گزاره‌ می‌بایست برآورده شود، و هرچه گزاره‌ای شروط کمتری را برآورده کند از اعتبار علمی کمتری برخوردار است:

۱)  انسجام

۲)  صرف جویی (تیغ اوکام)

۳)  فایده‌پذیری (امکان پیش‌بینی داشته باشد)

۴)  آزمون‌پذیری تجربی و ابطال‌پذیری

۵)  تکرارپذیری مشاهدات

۶)  پویایی و اصلاح‌پذیری

۷)  پیش‌روندگی (تصحیح تئوری‌های قبلی)

۸)  موقتی بودن یا احتمالی بودن

طرفداران و مدافعان ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» دیگر توجه نمی‌کنند که این ایده هیچ‌یک و تاکید می‌شود که هیچ‌یک از شروط فوق را برآورده نمی‌کند.

«انجمن ملی علوم امریکا» اعلام کرده است که آفرینش‌گرایی، طراحی هوشمند و هر ادعای دیگر مبنی در دخالت ابرنیرویی در پیدایش حیات یا انواع گونه‌ها ادعایی غیرعلمی است چرا که به روش علمی قابلیت راستی‌آزمایی ندارد. همچنین «انجمن ملی مدرسین علوم امریکا» و «انجمن پیشبرد علوم امریکا» این ایده را شبه‌علمی خوانده‌اند.

چرا ایده «طراحی هوشمند» علمی نیست و از طرف جامعه علمی یک نوع شیادی و کلاهبرداری محسوب می‌شود؟
چرا ایده «طراحی هوشمند» علمی نیست و از طرف جامعه علمی یک نوع شیادی و کلاهبرداری محسوب می‌شود؟

«دادگاه عالی امریکا» استانداردی برای علمی قلمداد کردن مدارک و شواهد دارد که به «استاندار دوبرت» معروف است. این استاندارد دارای چهار شرط بوده که ایده شبه‌علمی «طراحی هوشمند» هیچ یک از آنها را برآورده نمی‌کند:

۱)  بنیان تئوری روش‌های مورد استفاده می‌بایست منجر به پیش‌بینی‌های آزمون‌پذیر شود تا به کمک آن تئوری ابطال‌پذیر گردد.

۲)  روش‌های مورد استفاده ترجیحا بایستی در ژورنال‌های مبتنی بر داوری همتا (peer-reviewed) چاپ و منتشر شده باشند.

۳)  میزانی از ضریب خطا برای ارزیابی نتایج بایستی قابل شناسایی باشد.

۴)  روش‌های مورد استفاده می‌بایست از پذیریش عمومی در محافل علمی مربوطه برخوردار باشند.

نتیجه: اینکه کسی در ساحت ماورالطبیعه تمایل به باور به موجودی به نام خدا داشته باشد، انتخابی شخصی و قابل درک است، ولی پا در کفش علم و ساینس کردن برای قبولاندن باورهای ماورالطبیعه فقط موجب نمایا‌ن‌تر شدن بیشتر بی‌اعتباری آنهاست.

نوشته آراد / سایت انجمن

منبع و اطلاعات بیشتر:

ویکی پدیا انگلیسی

ژورنال ساینس

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
قبلی «
بعدی »