همانند فرگشت، آفرینشگرایی نیز میتواند بیش از یک معنی داشته باشد. در اساسیترین آن، آفرینشگرایی معتقد است که جهان توسط خدایی به نوعی خلق شده است – اما بعد از آن، واقعا تنوع بسیاری در باور آفرینشگرایان وجود دارد. برخی معتقدند که یک خدا جهان را آغاز کرده و سپس آن را رها کرده است؛ برخی دیگر به خدایی اعتقاد دارند که از زمان خلقت به طور فعال در جهان دخیل بوده است. ممکن است مردم آفرینشگرایان را در یک گروه دستهبندی کنند، اما این مهم است که بدانیم آنها در کجا و چرا اختلاف دارند.
۱. انواع آفرینشگرایی و تفکر آفرینشگرا
آفرینشگرایی در اشکال و اندازههای گوناگون ظاهر میشود. برخی از آفرینشگرایان به زمین مسطح اعتقاد دارند. بعضیها معتقد به زمین جوان هستند. آفرینشگرایان دیگر به یک زمین قدیمی اعتقاد دارند. برخی آفرینشگرایی را علمی نشان میدهند و دیگران آن را پشت برچسب طراحی هوشمند پنهان میکنند. برخی اقرار میکنند که آفرینشگرایی فقط یک عقیده مذهبی است و هیچ ارتباطی با علم ندارد. هرچه بیشتر در مورد انواع و تفکر آفرینشگرایی یاد بگیرید، انتقادات شما بهتر خواهد شد.
۲. آفرینشگرایی و فرگشت

گویا مهمترین ویژگی آفرینشگرایی علمی تمرکز آن بر روی فرگشت است. اگرچه برخی از آفرینشگرایان سعی میکنند تا در کارهای علمی دخالت کنند و یا ایدهی طوفان بزرگ را برای شواهد موجود در زمینشناسی مطرح میکنند. چیزی بیش از حمله به خودِ فرگشت است. این فاش میسازد که نگرانی اصلی آفرینش
گرایان در نهایت چیست: نپذیرفتن و رد فرگشت، که به هیچ وجه برای توضیح منطقی سیر فرگشت حیات واقع بینانه نیست.
۳. آفرینشگرایی و زمینشناسی طوفان نوح
داستان طوفان نوح در سفر پیدایش نقش اصلی در بحثهای مربوط به آفرینشگرایی علمی را ایفا میکند – بیشتر از آنچه دیگران میپندارند. آفرینشگرایان از داستان طوفان نوح به عنوان وسیلهای که نشان دهد آفرینشگرایی نیز میتواند علمی باشد استفاده نمیکنند، داستان طوفان نوح بیشتر نشان میدهد که آفرینشگرایی در نهایت به جای علم و عقل به بنیادگرایی مذهبی متکی است.
۴. ترفندهای آفرینشگرایان
استدلال آفرینشگرایان در برابر فرگشت به دروغ، تحریف و درک نادرست از علم مبتنی است. آفرینشگرایان این کار را انجام میدهند، چون از نظر علمی و منطقی هیچ شانسی برای ایستادن در مقابل فرگشت ندارند. ممکن نیست بتوان یک استدلال منطقی مبتنی بر حقیقت برای آفرینشگرایی ارائه داد، بنابراین آفرینشگرایان ناچار هستند به مصادره به مطلوب، تحریف و حتی دروغ آشکار متوسل شوند. این خود فاش میسازد که دغدغهی اصلی آفرینشگرایی چیست، زیرا اگر آفرینشگرایی یک نظام فکری معقول بود، میتوانست کاملا بر پایهی حقیقت باشد.

۵. آیا آفرینشگرایی علمی است؟
آفرینشگرایان معمولا ادعا میکنند که روش آنها نه تنها علمی است، بلکه از نظر علمی برتر از فرگشت است. این یک ادعای قابل توجه است، گذشته از هر گونه سوال و یا تردیدی، فرگشت یک نظریه علمی متکی بر تحقیقات علمی و شواهد معتبر است. در مقابل، آفرینشگرایی، به هیچ یک از استانداردهای روش علمی پایبند نیست و هیچ یک از ویژگیهای اساسی تحقیقات علمی را دربرنمیگیرد. تنها راه برای اینکه آفرینشگرایی به عنوان روش علمی در نظر گرفته شود تعریف دوباره علم است، تا اینکه دیگر قابل تشخیص نباشد.
۶. آفرینشگرایی و علم
آیا آفرینشگرایی و علم در تضاد هستند؟ نه به اندازهای که فکر میکنید – یا دست کم، نه به نحوی که مد نظرتان است. آفرینشگرایی قطعا علمی نیست، در صورتی که ممکن است بدیهی به نظر برسد که عقاید آفرینشگرایان با علم ناسازگار است، اولین چیزی که نشان میدهد یک جای کار میلنگد، ما مشاهده میکنیم آنها سعی در اثبات علمی بودن دیدگاه خود و علمی نبودن فرگشت دارند.
نویسنده: آستین کلاین